یکی از آسیبهای دیرپای جهان انسانی از دیروز تا امروز مساله خشونت علیه زنان است که دامنه آن در جهان امروز به شکلی متفاوت و جدید به فضای مجازی نیز کشیده شده است. در حقیقت وقتی زنان در جعبه پیامهای شخصی خود در فضای مجازی یا در فضای عمومی در شبکههای اجتماعی مورد آزار و تحقیر کلامی جنسی قرار میگیرند، در واقع شکلی از خشونت علیه زنان را تجربه میکنند. نکته حائز اهمیت در اینجاست که با وجود آنکه این آزارها در فضای مجازی اتفاق میافتند اما کاربران مورد هجمه چنین خشونتهایی و کاربران آزارگر، همگی، عاملان انسانی حقیقی هستند. بیشک هر نوع تهدید، تحقیر و توهینی که زنان در فضای مجازی تجربه میکنند، تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر زیست روزمره و فعالیتهای فردی و اجتماعی آنان در بسترهای اجتماعی متفاوت از جمله مجازی و غیرمجازی میگذارد و زندگی آنان و در بسیاری از موارد سایر اعضای خانواده آنان را تحت الشعاع قرار میدهد. به طور معمول خشونت و آزارهایی که زنان در بستر فضای مجازی تجربه میکنند در ابتدا روانی کلامی بوده اما به مروز زمان و در صورت عدم مقابله به سایر انواع خشونت حتی در برخی موارد خشونت فیزیکی نیز تبدیل میشود. به طور کلی، تبعات روانی اجتماعی هر نوع خشونت آنلاین به سرعت به زندگی بیرون از شبکه کاربران آن سرایت میکند و فرد آزاردیده را در چرخه خشونت اسیر میسازد. با توجه به عمق و گستردگی خشونت علیه زنان در فضای مجازی شایسته آن است که با ابعاد و دامنه شیوع این پدیده بیشتر آشنا شویم و راهکارهای مقابله با آن را به درستی بشناسیم. پیش از پرداختن به موضوع فوقالذکر بهتر است نگاهی گذرا به پدیده خشونت علیه زنان و مصادیق آن در جهان امروز بیندازیم.
خشونت علیه زنان به چه معناست و مصدایق آن کدامند؟
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۳ فوریه سال ۱۹۹۴ طی قطعنامهای خشونت
علیه زنان را اینگونه تعریف کرده است:«خشونت علیه زنان به معنی هر عمل
خشونتآمیز بر اساس جنس است که به آسیب رساندن و رنجاندن جسمی، جنسی، یا
روانی زنان منجر شود، یا احتمال آن وجود داشته باشد، از جمله تهدیدات یا
اعمال مشابه؛ اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم
یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود.» تحقیقات سازمان بهداشت جهانی نشان
میدهند در هر ۱۱ ثانیه یک زن مورد آزار قرار میگیرد و باردار بودن زنان
هم آنها را از خشونت مصون نمیدارد.
بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی
35 درصد زنان در کل جهان خشونت اعمالشده توسط همسر یا شریک زندگی خود یا
مردان دیگر در اجتماع را تجربه کردهاند. این آمار همچنین نشانگر آن هستند
که در مقیاس جهانی 38 درصد قتلهای زنان توسط شریک زندگی آنان اتفاق
میافتد. در ایالات متحده 33 تا ۳۵ درصد زنان مورد آزار جسمی همسران خود
قرار دارند. ۱5 تا ۲۵ درصد این تعداد زنان هنگام بارداری مورد ضرب و شتم
قرار میگیرند؛ همچنین از هر ۱۰ زن سه نفر از آنان توسط شوهرانشان یا سایر
مردان به قتل میرسند. در هند نیز به طور متوسط سالانه ۴۱۴ زن در اثر آزار
جسمی همسرانشان دست به خودکشی میزنند، در بنگلادش ۵۳۴ قتل از قتلها
ناشی از خشونت مردان بوده و در شیلی ۶۳۴ زن مورد آزار جسمی قرار گرفتهاند.
در ایران بنا بر پارهای ملاحظات فرهنگی و سیاسی آمار قابل اعتمادی در
مورد خشونت خانگی علیه زنان در دسترس نیست. اما پارهای از آمارهای موجود
نشان میدهند ۶۶ درصد زنان ایرانی، از اول زندگی مشترکشان تاکنون حداقل یک
بار مورد خشونت قرار گرفتهاند. میزان و انواع خشونت خانگی در استانهای
مختلف ایران از تنوع و تفاوتهای زیاد و معناداری برخوردار است. نسبت زنان
درگیر در خشونت خانگی در تهران برای نمونه 3/70 درصد است. بررسی آماری
وضعیت خشونت خانگی در ایران به طور اعم و در شهر تهران به طور اخص به
استناد پژوهش صورتگرفته در سال 1383 تحت عنوان «بررسی پدیده خشونت خانگی
علیه زنان» مطرح شده است. این طرح ملی به صورت مشترک از طرف دفتر امور
اجتماعی وزارت کشور، مرکز امور زنان ریاست جمهوری دولت اصلاحات و با همکاری
وزارت علوم صورت گرفته است. پژوهش مورد نظر، در سطح کلان و در 28 استان
کشور (مراکز استانها) با بیش از 14000 پاسخگو (12596 نفر از زنان متاهل و
2066 نفر از مردان متاهل) و بیش از هزار متغیر در قالب چهار پرسشنامه
متفاوت انجام شده است. مصادیق خشونت خانگی اندازهگیریشده در این پژوهش
شامل: 1- استفاده از تهدید و ایجاد مخاطره، 2- خشونتهای فیزیکی، 3- خشونت
روانی و کلامی، 4- خشونت جنسی و ناموسی، 5- خشونت اقتصادی و مالی، 6- خشونت
حقوقی مرتبط با طلاق و 7- ممانعت از رشد اجتماعی و فکری است. لازم به ذکر
است در مجموع در ایران کمتر از 35 درصد خشونتهای خانگی به پلیس گزارش داده
میشوند. به طور کلی میتوان خشونتهایی را که زنان در زندگی خود تجربه
میکنند، به شش دسته فیزیکی، روانی و کلامی، اقتصادی، جنسی، فرهنگی و
قانونی تقسیم کرد. خشونت فیزیکی شامل کتک زدن، زندانی کردن و اخراج از خانه
است. خشونت روانی و کلامی مانند دشنام دادن، فریاد زدن، رفتار آمرانه و
تهدید کردن است که موجب ایجاد روحیه پوچی و اضطراب میشود. خشونت اقتصادی
شامل ندادن نفقه، سوءاستفاده مالی از زن، صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او و
غیره میشود. خشونت جنسی نیز در خانواده به مواردی مانند اجبار در رابطه
زناشویی غیرمتعارف و عدم استفاده از وسایل بهداشتی بازمیگردد. خشونت
قانونی دربرگیرنده خشونت علیه زنان است که توسط دولتها و قوانین اعمال
میشود و خشونت فرهنگی نیز مربوط به آداب و رسوم است.
خشونت سایبری یا آنلاین چیست؟
بیشک زنان فقط قربانیان خشونت در فضای اینترنت نیستند اما بیشتر قربانیان خشونت آنلاین نیز همچون جهان خارج از شبکه، زنان هستند. میتوان گفت خشونت آنلاین به یکی از رایجترین انواع خشونتها علیه زنان در جهان معاصر تبدیل شده است. در کل، خشونت سایبری به مسائل و مشکلات بزرگ اجتماعی و همچنین به مسائل زنان در جهان امروز گره خورده است. اهمیت و حساسیت این قضیه تا حدی است که برای روشن شدن ابعاد خشونت علیه زنان در فضای اینترنت، کمپین «پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران» سازمان ملل، تعریفی برای خشونت و آزار جنسی زنان در فضای سایبر ارائه کرده است. بنا بر این تعریف هر نوشته و رفتار تحقیرآمیز در کامنتهای کاربران، اجبار به عمل جنسی در فضای اینترنت، تهدید و استفاده از الفاظ جنسی و همچنین تهدید کلامی و رفتارهای خشن، خشونت علیه زنان محسوب میشود. بیتردید خشونت و زورگویی علیه زنان در فضای مجازی یکی از علتهایی است که چرخه خشونت علیه زنان را در عالم واقع تندتر میچرخاند. آمار سال ۲۰۱۴ موسسه نظرسنجی معتبر «پیو» در آمریکا نشان داد ۶۰ درصد کاربران دستکم یک بار شاهد آزار کاربر زنی در اینترنت از سوی دیگری بودهاند. در این میان ۲۴ درصد کاربران تایید کردهاند شاهد تداوم این آزار و اذیتهای آنلاین بودهاند. نتیجه تحقیقات انجامشده توسط گروهی از محققان در دانشگاه مریلند آمریکا نشان میدهد کاربران زن به طور متوسط ۲۵ برابر بیشتر از کاربران مرد، با پیغامهای تهدیدگر، فحاشی، پیغامهای با کلمات رکیک و جنسیتزده و خشونت کلامی مواجهند. بر اساس این تحقیق دستکم ۸۷ درصد کاربران زن با کامنتهای جنسیتزده مواجه شدهاند و ۸۱ درصد دستکم یک بار کامنتهای حاوی فحش و تهدید جنسی دریافت کردهاند. بیشتر قربانیان نیز زنان بین ۱۸ تا ۳۰ سالهاند.
تفاوتهای اصلی خشونت داخل و خارج از شبکه کدامند؟
خشونت آنلاین اگرچه ساختاری مشابه خشونت در جهان زندگی روزمره دارد اما امکانات دنیای فناوری، لایههای این نوع خشونت را پیچیدهتر و اثرش را شدیدتر کرده است. به طور معمول، هزینه خشونت در فضای دیجیتال برای شخص آزارگر کمتر از جهان خارج از شبکه است. در فضای مجازی شخص آزارگر ممکن است هرگز شناخته نشود و با اندکی احتیاط و مهارت از پیگیری قانونی کاملاً مصون بماند. نظام انتشار شبکهای نیز میتواند به سرعت محتوای مجرمانه را حتی از دست خود آزارگر خارج و خشونت را در فضای آنلاین بارها بازنشر و بازتولید کند. متعاقب شرایط فوقالذکر قربانی خشونت آنلاین نمیتواند خود را به آسانی از چرخه تکرارشونده خشونت بیرون بکشد. حذف ضرورت حضور در محل نیز که ویژگی جذاییناپذیر اینترنت است، به فرد آزارگر امکان میدهد از هر نقطه جهان، زن یا مردی را در نقطه دیگری از جهان هدف قرار دهد. پژوهشگران فرهنگ دیجیتال، در نوشتههای خود بارها بر این امر تاکید کردهاند که در فضای اینترنت «فراموششدگی» وجود ندارد. این خصوصیت فضای مجازی به فرد آزارگر این امکان را میدهد که خشونت خود را به معنایی جاودانه سازد. هیچ چیز در فضای سایبری از بین نمیرود و حتی با مسدود کردن محتوای مجرمانه، همچنان هر آنچه رد و بدل شده، در حافظه اینترنت باقی میماند.
بهترین راهکار در جهت مقابله با خشونت آنلاین علیه زنان چیست؟
با توجه به ویژگیهای منحصربه فرد خشونت آنلاین که پیش از این برشمرده شد، بیتردید، بهترین و کلیدیترین راهکار مقابله با خشونت آنلاین، پیشگیری از وقوع آن از طریق آگاهیبخشی به کاربران اعم از زن و مرد درباره نحوه حفظ امنیت اطلاعات در شبکه است. کاربران به طور کلی خصوصاً کاربران زن میبایست آگاهی داشته باشند که چگونه از اطلاعات خود در شبکه به خوبی حفاظت کنند و فضای امنی را برای خود و ارتباطات مجازیشان فراهم آورند. به انضمام راهکار کلی فوقالذکر، حساس کردن جامعه نیز از طریق صحبت کردن درباره خشونت آنلاین علیه زنان و راهکارهای جلوگیری از آن در دنیای بیرون شبکه اعم از مجامع عمومی، همایشهای علمی، رسانهها و غیره و در خود فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز در ایجاد احساس عدم ناامنی برای عاملان خشونت نقش بسزایی دارد و چرخه خشونت برخط علیه زنان را به طور چشمگیری آهسته میکند